آرزو
در طلب تو آرزو طلب زبیگانه خوش است دل به طلب رسیدن و سماع مستانه خوش است
گر همه زهر باشد ار غیر جوابم ندهند در طلب تو نازنین، زهر به پیمانه خوش است
گر همه خواب باشم و به یاد تو تا به سحر پلک بر هم نزنم، عاشق و رندانه خوش است
گر همه خلق گویدم بد ز جمال روی تو چهره ی دلربای تو، بر من دیوانه خوش است
موی پریشان کن و دل ریش کن از عشوه مرا زانکه جراحت به دل عاشق دیوانه خوش است
گوی نگاهی نکند یار به غماضه مرا زانکه مرا فقط خوشی به عشق ناب تو خوش است
گفتمش ازعشق مگو کاین هوس است ای «بی تا» گفت تو دانی و دلت، عشق من اینگونه خوش است